ناگفته های یک موفرفری

اینجا مکانی برای زدن حرف های قورت داده ام هست!
مشخصات بلاگ
ناگفته های یک موفرفری
آخرین نظرات
  • ۱۴ اسفند ۰۰، ۲۲:۵۵ - بانوچـه ⠀
    سلام :)

۹ مطلب با موضوع «مطالب اموزشی» ثبت شده است

پنجشنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۹، ۰۹:۲۷ ب.ظ

ماجراهای من و لجبازی قانون کارما

شاید بارها شده  از کنار پست هایی رد بشم که همگی این مضمون رو داشتن: "آیا به قانون کارما اعتقاد دارید؟"
و من حتی نخونده از کنارش رد میشدم و توی دلم بلند جواب میدادم: نه!
ولی اگه حقیقتش رو بخواهید بارها قانون کارما بهم ثابت شده بود و من باز مصرانه پسش میزدم و نمیدونستم واقعا از این پس زدن چه چیزی عایدم میشد. شاید دوست نداشتم یه جمله ای رو سرلوحه زندگیم قرار بدم و فقط طبق اون پیش برم. اما برخلاف خواسته من "کارما" خیلی توی زندگیم جریان داشت و هر لحظه بیش از پیش به وجودش مطمئن تر می‌شدم تا اینکه دیگه حتی به این قانون اهمیت میدم و اعتقاد دارم.
اما قانون کارما چیه؟

قانون کارما میگه که  هر عملی یک عکس العملی داره، این قانون یکی از مهم ترین قوانین حاکم بر هستی و قانون جذب هست. اگه بخواییم ساده تر به این موضوع بپردازیم در واقع قانون کارما "قانون علت و معلول" هست. یعنی کسایی که به این قانون اعتقاد دارند میگن که نتیجه همه عملشون رو توی این دنیا میبینن .


شاید شما هم شنیده باشید که بعضی از آدما میگن "این سرنوشت من بوده که یه زندگی اینچنینی داشته باشم و مصیبت های زیادی نصیبم بشه اما قانون کارما نظر دیگه ای داره! اون میگه سرنوشت شما از پیش تعیین نشده و شما اراده آزاد دارید.

 

 قانون کارما بیانگر این است که اعمال شما آینده شمارو رقم میزنه. 

 

قصدم این نیست که بخوام قانون جذب یا کارما رو به شما آموزش بدم و بگم چطور ارتعاشات مثبت رو به جهان هستی منتقل کنید تا به خودتون برگرده. صرفا یه سری تجربیات رو میخواستم با شما به اشتراک بزارم. 

بارها برام پیش اومده که دپ باشم و همش به یه نکته منفی توی زندگیم کلیک کرده باشم. همه تمرکزم رو بزارم رو اون مسئله و زندگیو به کام خودم تلخ بکنم. راستش نمیدونم باور میکنید یا نه، من هرچقدر منفی فکر میکردم جوابای منفی تری میگرفتم. بدبختی ها و مشکلات ریز و درشت دیگه ای برام پیش میومد و بیشتر از زندگیم زده میشدم. 
 بزارید یه خاطره کوچولو براتون تعریف کنم:
"از طرف سایتی که براشون کار میکردم بهم گفتن که در مورد فلان موضوع باید یه مقاله خیلی جامع و کاملی ارائه بدم. یجوری که باید از تمامی سایت های دیگه بهترتر باشه. من هم بهترین سایتای خارجی میرفتم و شروع به ترجمه میکردم تا یه مقاله عالی رو بنویسم. روزی که مطلبم رو خواستم تو قالب ورد بنویسم، سیزده صفحه ناقابل شد و موقعی که میخواستم از ورد بیرون بیام بجای سیو، دستم خورد و دُنت سیو رو زدم و همه چیز پرید!!!!! باورتون میشه!؟ چهار ساعت تمام پشت سیستم بشینی و مقاله بنویسی ولی همش در کسری از ثانیه بپره!

اعصابم خیلی خورد بود و به زمین و زمان فحش میدادم. ساعت دو شب بود و من واقعا از خستگی هلاک بودم ولی از یک طرف هم باید فردا صبح قبل از دوازده مطلب رو توی سایت قرار میدادم. گفتم اشکالی نداره فردا صبح بازم از اول مینویسم. صبح خیلی زود بیدار شدم و مشغول نوشتن شدم. نوشته رو بدون هیچ ادیتی توی وردپرس گذاشتم و گفتم که اونجا شروع میکنم به ادیت زدن. تا ساعت دوازده مشغول ادیت کردن مقاله بودم و بلاخره همه چی تموم شد ولی خب من همش ذهنم سر دیروزم بود و با خودم میگفتم اگه اون بدشانسی یقمو نگرفته بود الان خیلی خیالم راحتتر بود و الان انقد زود بیدار نمیشدم و بازم تو دلم فحش میدادم.ولی همه چی به همون آسونی تموم نشد! موقعی که همه چی تموم شد و میخواستم عکس هارو بزارم داخل سایت همون لحظه برق رفت!!!!!
من به صفحه خاموش شده کامپیوتر زل زدم! به مقاله ای که پست نشده بود، ویرایش شدش سیو نشده بود و باید از نو ادیتش میکردم فکر میکردم، خلاصه جونم براتون بگه که تا شب واسه پست کردن این مقاله هزارتا بلا سرم اومده بود و وقتی مقاله رو توی سایت پست کردم بشکن زنان شروع به رقصیدن میکردم و باورم نمیشد که بلاخره تموم شده!"
این یه نمونه خیلی خیلی کوچیکی از تجربه من بود. شاید با خودتون بگید خب چه ربطی داشت به قانون کارما! باور کنید یا نکنید ولی همش برمیگشت به ارتعاشاتی که از خودم ساتع میکردم. ارتعاشات منفی!!!
برای همین بازخورد های منفی داشتم. درسته که اولش شاید بدشانسی آورده باشم ولی نباید انقدر فکرمو درگیرش میکردم که تا شبش هی بدبیاری بیارم. گفتم که این فقط یه نمونه کوچیکی از تجربیاتم بود و همیشه همین اتفاقات رو تو زندگیم داشتم.
لپ کلامم این بود که ما با کلاممون، با افکارمون با رفتارمون ارتعاشات به جهان هستی ساتع میکنیم و خب جوابش هم به خود ما برمیگرده! حالا چه ارتعاش مثبت باشه چه منفی! اگر ارتعاشاتت مثبت بوده باشه مطمئن باش بازخورد خوبی رو میگیری اما اگه منفی باشه! مطمن باش بازم جوابشو میگیری. پس چه بهتر مثبت باشیم! ارتعاش مثبت به جهان هستی  ساتع کنیم. کم به افکار منفی بها بدیم و بخاطرشون انرژی صرف کنیم. به قولی اتفاقات منفی رو پشت سرت بگذار و بگذر! بزارید قانون کارما به راحتی توی زندگی شما جریان پیدا کنه. مثبت فکر کنید تا حالتون خوب باشه.

اینم از ماجرای منو قانون کارما :)


اگه یکم سرم خالی شد حتما یه پست کامل و جامعی در مورد قانون کارما براتون میزارم.

اگه دوست دارید حتما برام نظرتون رو کامنت کنید تا بخونم. 

 

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۹ ، ۲۱:۲۷
لیلا هستم
شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۹، ۱۰:۲۵ ب.ظ

جالب است بدانید که ....

 

 

 

بازی های ذهن فریبکار
30 حقیقت روانشناسی عجیب درباره ناخودآگاه ما
مترجم:لیلا میرزاخان

1. اگر برای انجام کاری، نقشه B داشته باشیم، احتمال عملی شدن نقشه A بسیار کمتر می‌شود.

2. تا زمانی که واقعا در معرض خطر نباشیم، «ترس» احساس خوبی به ما می‌دهد.

3.  برای بی‌اثر کردن یک موضوع منفی، به 5 موضوع مثبت نیاز داریم تا اثر آن را خنثی کنیم.

4. همیشه یادآوری ابتدا و انتهای یک موضوع راحت‌تر از جریان اتفاقات میانی آن است.

5. زمانیکه شخص دیگری غذای مورد علاقه شما را درست می‌کند، طعم آن خوشمزه‌تر می‌شود.

6.ما بیشتر به سرنوشت یک فرد به صورت مجزا اهمیت می‌دهیم تا این که تراژدی‌های عظیم برایمان مهم باشند.

7. ما ترجیح می‌دهیم بدانیم که اتفاق بدی در راه است تا این که ندانیم قرار است چه اتفاقی بیافتد.

8. ما همیشه سعی می‌کنیم خوبی دیگران را جبران کنیم و مدیون کسی نباشیم.

9. زمانی که قانونی خیلی سختگیرانه باشد، ما بیشتر علاقه داریم که آن را بشکنیم.
  
10. موضوع مورد علاقه ما در وهله اول خودمان هستیم.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۹ ، ۲۲:۲۵
لیلا هستم
چهارشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۹، ۱۲:۳۱ ق.ظ

صفحه صبحگاهی، بمب انرژی زندگی شما

 

 

 

شاید بارها در رابطه با صفحه صبحگاهی بحث های زیادی را شنیده باشید. در وبلاگ ها یا سایت های نویسندگی بسیاری به همه اقشار جامعه صفحه صبحگاهی پیشنهاد میشود. نمیتوان اینطور گفت که فقط این ترفند برای نویسنده ها یا اهل قلم مورد استفاده قرار میگیرد.

هرکسی با هر شغلی که دارد یا ندارد میتواند صفحه صبحگاهی بنویسد و نتیجه ان را در زندگی خود ببیند. اگر شماکه دارید این مطلب را میخوانید و هیچ اطلاعی از صفحه صبحگاهی ندارید تا آخر با این مطلب همراه باشید تا یک بمب انرژی را به شما معرفی کنم، که بی شک تاثیر خارق العاده ای روی زندگی شما خواهد گذاشت

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۹ ، ۰۰:۳۱
لیلا هستم
شنبه, ۹ آذر ۱۳۹۸، ۰۶:۰۵ ب.ظ

اگه افسردگی دارید....

 

 

 

 

 

 

 

 

سلام دوستای گلم

خوبید؟ خوشید؟ در چه حالید؟

امروز داشتم متن هایی که قبلا توی وبلاگ پست کرده بودم رو میخوندم و متوجه اون حجم عظیمی از ناامیدی و دپرسی در نوشته هام شدم و با خودم گفتم که حالم اون موقع ها چقدر بد بوده:(

افسردگی خیلی بده. خیلی بد! جوری که بجای خوب شدن، روز به روز بدتر میشه حالت. هیچ کاری هم نمیتونه حالت رو خوب کنه. نه بیرون رفتن های مکرر، نه دورهمی های دوستانه، نه دردودل کردن با کسی! که نه حالت رو خوب میکنه و نه باعث میشه از دپرسی دربیایی. 

ولی برای خلاص شدن از افسردگی یه راه داره که خودم بارها از اون طریق تونستم از دپرسی دربیام و اونم این بود که:

هدف داشته باشی، آره هدف!

ممکنه با خودتون بگید  آدم افسرده که حال دنبال کردن هدف نداره، ولی باور کنید وقتی یک هدف برای خودتون مشخص کنید کم کم این دپرسی برطرف میشه و به حال اولتون برمیگردید.

اصلا هم مهم نیست چه هدفی دنبال کنید؟!  کوچیک باشه یابزرگ، هدفتون کاری باشه یا درمورد خودتون و زندگیتون!

کافیه فقط کشش این روداشته باشه تا دنبالش رو بگیرید.

مطمئن باشید که حالتون خوب میشه!

چون با دنبال کردن هدف احساس مفید بودن میکنید. احساس اینکه شما در حال زندگی هستید:)

 زمانی که افسردگی میگیرید احساس بی خاصیت بودن بزرگترین احساسی هست که به شما دست میده و چه بسا بعضی ها بخاطر همین احساس دست به خودکشی میزنن.

و دنبال کردن هدف باعث خنثی شدن و از بین رفتن این احساس میشه.

نمیدونم کدوم کتاب بود که خونده بودم میگفت جوانی که هدف نداشته باشه، دست به خودکشی روحی زده!

پس بیایید از همین الان یه هدفی رو برای خودتون مشخص کنید، مطمئنم نه تنها حالتون، بلکه مسیر زندگیتون هم تغییر پیدا میکنه:)

 

+اگه شما همچین تجربه ای داشتین خوشحال میشم که با من درمیون بزارید...

روز هاتون خوب و بر وفق مراد باشه =)

۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۸ ، ۱۸:۰۵
لیلا هستم

تو این زمونه چندتامون خود واقعیمون هستیم؟!
چندتامون خودمون رو دوست داریم! چندتامون برای خودمون ارزش قائل هستیم!؟
دنیای درون ماست که دنیای بیرون مارو میسازه! باید برای خودمون و درونمون ارزش قائل بشیم. این یکی از تاثیر گذارترین جمله ای بود که در عرض این  مدت شنیدم

این فایل صوتی از خانوم صنم رشیدی خیلی تو این برهه به دادم رسید. ساعتای سه نصف شب بود و داشتم تو سایت های روانشناسی میگشتم که به سایت خانوم رشیدی رسیدم. اولین فایلش رو دانلود کردم و گوش دادم. خیلی از حرف زدنش و انرژی که به آدم میداد خوشم اومد و در نتیجه همه فایل هاش رو دانلود کردم.

این فایل درمورد دوست داشتن خودمونه! به ما نشون میده چطور خود واقعیمون باشیم تا همه چیز وفق مرادمون پیش بره.

در آینده باز فایل های دیگه ای از خانوم رشیدی رو میزارم. دوست دارم وبلاگم از این فایل های صوتی ارزشمند بهره مند شه!

امیدوارم دوست داشته باشید.

اگه گوش دادید حتما یادتون نره که نظرتون رو برام بنویسید. میخوام ببینم چند نفر مثل من تحت تاثیر این فایل قرار گرفتند

 

 

 

+شبتون آروم♡

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۸ ، ۱۹:۱۹
لیلا هستم
دوشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۸، ۰۸:۴۸ ب.ظ

نکته هایی که باید بدونیم_۲

+هرگز عزیزی را در اوج عصبانیت تنها نگذار.

 

*اگر دوستی نیازمند است. قبل از این که به زبان بیاورد به او کمک کن.

 

+با کسی ازدواج کن که یا مثل خودت، یا کمی بهتر از خودت باشد.

 

*یادت باشد که کلمات محبت امیز فورا التیام می دهند.

 

+یادت باشد که کلمات بیرحمانه عمیقا می رنجانند.

 

*یادت باشد که یک دقیقه خشم، تو را از شصت ثانیه شادی باز میدارد.

 

+اگر میخواهی فرزندانت خوب تربیت شوند. دو برابر بیشتر از معمول با انها وقت بگذران و نصف مقدار معمول خرج شان کن.

 

*همیشه از غیرمنتظره ها استقبال کن. فرصت ها به ندرت در بسته های تمیز و پیش بینی شده از راه میرسند.

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۸ ، ۲۰:۴۸
لیلا هستم
دوشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۸، ۱۱:۲۸ ق.ظ

نکته هایی که باید بدونیم!

 

 

 

+ هر روز در اولین فرصت ممکن حرف مثبتی بزن:)

+لذت ناشی از خوب انجام دادن کارهای کوچک را تجربه کن.

                    
+ مثل یک شاهین مراقب اوضاع مالی ات باش.

+ نگذار فرزندان یا نوه هایت تو را با اسم کوچک صدا کنند.

+ فراموش نکن که همه ی ما در نهایت بر اساس انچه انجام داده ایم قضاوت خواهیم شد، نه انچه گرفته ایم.

+ هرگز در انجام کاری که میدانی درست است درنگ نکن.

+ به خاطر قدردانی کار نکن، اما در خور قدردانی کار کن. 

۷ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۸ ، ۱۱:۲۸
لیلا هستم
يكشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۸، ۰۴:۴۰ ب.ظ

اموزش ترانه سرایی_پارت دوم

 

سلام دوستای خوبم امروز هم پارت دوم اموزش ترانه سرایی رو داریم:)

اولش یه توضیح کوچولو در مورد شعر و ترانه میدم و بعدش میریم دوتا از قواعد ترانه سرایی رو با هم مرور میکنیم.
خب از خود ترانه شروع میکنیم. ترانه چه فرقی با شعر داره؟!
ترانه از بعضی جهات به شعر شباهت داره ولی اصلی ترین تفاوتش زبان گویشیش هست. چون زبان شعر ادیبانه ست ولی ترانه زبانش عامیانه هست. حتی قالب هاشونم به هم دیگه شباهت داره. ولی بخاطر همین زبان ساده و عامیانه ش  دست و بال ترانه سرا تو ترانه نویسی ازاد تره. و میتونه همه جوره ترانه بگه. 

۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۸ ، ۱۶:۴۰
لیلا هستم
چهارشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۸، ۰۸:۴۵ ق.ظ

اموزش ترانه سرایی_پارت یک

 

 

 

سلام امروز میخوام یکم از ترانه سرایی حرف بزنیم. راستش چون میدونم توی سایت های دیگه هیچ مطلب بدرد بخوری پیدا نمیشه و همه ی مطالب کپی شده از هم هستند. خواستم اون چیزایی که خودم یاد گرفتم رو به اشتراک بزارم. چون میدونم خیلیا فرصت یا توان رفتن به کلاس های ترانه سرایی رو ندارن. واسه همین گفتم تجربیاتم رو با شما به اشتراک بزارم شاید به درد شما خورد. البته بنظرم نرفتن  این کلاس ها هم بهترین کاره. کلاس های اموزشی تنها باعث میشن زود تر به مسیری که میخوایی برسی ولی اعتماد بنفسی که خودت ترانه سرایی یادگرفتی کجا و اعتماد بنفسی که از اموزشگاه ها ترانه سرایی  بدست اوردی کجا. اصلا یکی نیستند و اصلا قابل قیاس با هم نیستند. وقتی کلاس های اموزشی ترانه سرایی یا نویسندگی بری همیشه ی همیشه یه شکی مثل خوره به جونت می افته و اونم اینه که با خودت میگی یعنی من درست نوشتم؟ یعنی الان ترانه م یا نوشتم قابل قبوله؟!

۱۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۸ ، ۰۸:۴۵
لیلا هستم