ناگفته های یک موفرفری

اینجا مکانی برای زدن حرف های قورت داده ام هست!
مشخصات بلاگ
ناگفته های یک موفرفری
آخرین نظرات
  • ۱۴ اسفند ۰۰، ۲۲:۵۵ - بانوچـه ⠀
    سلام :)

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سختی» ثبت شده است

چهارشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۹، ۰۱:۱۰ ق.ظ

سختی های امروز، خاطره های فردامونه!

نمیدونم تا حالا شده که یه روز بشینید و خاطره های قدیمیتون رو مرور کنید یا نه. مثلا اتفاقاتی که تو گذشته افتادن، سختی هایی که کشیدید، گریه هایی که کردید، اتفاقات خوبی که براتون افتاده بود و خنده های از ته دلی که زدید رو یک به یک مرور کردید یا نه؟! منم امروز که یکم سرم خالی شده بود ناخوداگاه یاد گذشته افتادم و تلخی ها و‌شادی هایی که تجربه کرده بودم رو مرور کردم! و به یه نتیجه ای که خیلی برام جالب بود رسیدم. بعضی اتفاقاتی که قبلا برام سخت گذشته بود و چقدر براش حرص خورده بودم و کلی سرش گریه کرده بودم رو بهشون فکر کردم و زدم زیر خنده!! با خودم گفتم دخترررر آخه این چی بود که سرش انقد خودتو اذیت کردی!!!؟ آخه مگه مرض داشتی که انقد اون مشکل کوچیک رو‌برای خودت گنُدش کردی!؟  اونقدراهم ارزش ندارن که بخاطرشون گریه کردی!!!

برای خودم که خیلی جالب بود! حالا نمیدونم من بزرگ شدم و این قضیه برام مهم نیست یا اونقدر بلاهای بزرگی سرم اومدن که این جلوش اندازه یه پشه هم نیست. ولی در کل خیلیییی از اتفاقات تلخ گذشته که ثانیه به ثانیه ش برام به سختی گذشته بودن حالا به خاطره تبدیل شدن. دیگه اذیتم نمیکنن  که هیچ حتی باعث میشن خنده ام هم بگیره. 

یکم بیشتر فکر کردم و گفتم لیلا ینی چند ماه دیگه یا چند سال دیگه مثه الان به مشکلاتی که حالا دارمشون میخندم؟ نکنه خودمو زیادی اذیت میکنم؟ نکنه واقعا این مشکلات ارزش این همه استرس کشیدنو نداشته باشه!؟ پس باید کاری کنم...

باید همیشه به خودم یادآورکنم که  هیچوقت هیچ آدم درد نکشیده ای تواین دنیا وجود نداره! همه به نوبه خود سهمی بردن، حالا یکی کم و یکی زیاد!  و اینکه هیچوقت سختی ها تموم نمیشن، این میادو یکی دیگه از راه میرسه! پس هیچوقت بیش از اندازه به خودت فشار نیار! هیچوقت خودتو اذیت نکن! هیچوقت فک نکن که زندگی به آخر رسیده! هیچوقت به خودت نگو آخه چرا باید اینهمه سختی بکشم

چون، سختی های امروز، خاطره های فردامونه :)

پس با جان و‌دل سختی هارو به دوش میکشم ^_^  هیچ چیز ارزش ناراحت کردن و عصبانی شدن مارو نداره( نگید چقد کلیشه ای و شعاری حرف میزنه!!! باور کنید تجربه شدن که میگم!)

 

+خیلیییی خیلییی فعالیتم کم شده، ولی سعی میکنم بیام. اگه توی وبلاگتون کامنت نمیزارم دلیلش نیست که دنبالتون نمیکنم، اتفاقا شمارو میخونم، اما به عنوان یه خواننده خاموش*_*

+دوستتون دارم ♥

+ شب آرومی داشته باشید با خواب های رنگارنگ

 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۹ ، ۰۱:۱۰
لیلا هستم
جمعه, ۹ خرداد ۱۳۹۹، ۱۲:۵۱ ب.ظ

شادی؟ اصن چی هست؟؟

 

 

میدونی مشکل از کجا شروع شد رفیق؟
مشکل از اونجا شروع شد که از همه چی فرار کردیم، دوس نداشتیم سختی بکشیم! دوست نداشتیم با مشکلات دست وپنجه نرم کنیم! دوست نداشتیم زجر بکشیم، فقط دنبال شادی بودیم و برای پیدا کردن شادی کوله بار سفرمونو بستیم. کما اینکه اصلا نمیدونستیم شادی چی هست؟ چه شکلی هست؟ چطوری هست؟ بلکه فقط دنبالش بودیم. ره صد ساله رو میخواستیم یه شبه بریم! حتی دوس نداشتیم سختی هاش رو به جون بخریم! همه دوس داشتیم بالای قله باشیم، کسی مسیر صعودش رو نمیخواست! خیلی راحت طلب هستی! هر کدوم از ما شادیمون رو به یک چیز گره زدیم. یکی شادیش رو در گرو داشتن ماشین شاسی بلندمیبینه، یکی درگرو لباس های شیک و‌قشنگ، یکی در گرو‌ فلان کار میبینه. هرکدوم از ما تصورش از شادی فرق میکنه!!

شما شادیتون رو تو چی میبینید؟!

 

+عکسو خودم گرفتم ^_^

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۹ ، ۱۲:۵۱
لیلا هستم