ناگفته های یک موفرفری

اینجا مکانی برای زدن حرف های قورت داده ام هست!
مشخصات بلاگ
ناگفته های یک موفرفری
آخرین نظرات
  • ۱۴ اسفند ۰۰، ۲۲:۵۵ - بانوچـه ⠀
    سلام :)
شنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۹، ۰۵:۱۴ ب.ظ

کمکم کنید...

امروز بلاخره رمانم رو راهی وزارت ارشاد کردم و حس میکنم بار خیلی سنگینی از روی دوشم برداشته شده. احساس سبکی میکنم. ولی خب این تازه اولشه و من از هفته بعد رمان دومم رو کلید میزنم و شاید اونو توی وبلاگ دومم قرارش بدم. یا شایدم کانال تلگرامم رو که خیلی وقته به دست فراموشی سپرده بودمش دوباره احیا کنم و پارت های رمانم رو اونجا قرار بدم
تقریبا تنها سرگرمی که دارم نوشتنه. نه زیاد بیرون میرم و نه کاری جز نوشتن دارم. حتی شغل اولمم که تولیدمحتوا هست هم نوشتنه. هیچوقت فکر نمیکردم روزی انقدر نویسندگی با من اجیر بشه و جزو لاینفک زندگی من بشه. ولی خب دوست داشتنیه.
چقدر خوبه که آدم عاشق کارش باشه. چون اونطوری انگیزه بی حد و حصری واسه انجام دادنش داره. من کلا سبک هایی که مینویسم جنایی معمایی هست و علاقه ای به عاشقانه نویسی ندارم. اما خب از یک طرف که جامعه ما بیشتر به ژانر عاشقانه و درام علاقه داره مجبورم که توی رمانم از این ژانر استفاده کنم تا شاید جذابیت هایی داشته باشه برای خواننده ها. برای همین دنبال یه سری سینمایی یا سریال عاشقانه میگردم که هم خوب باشن و هم بتونه حس عاشقانه نویسی من رو شکوفا بکنه! اگه شما سریال یا سینمایی  عاشقانه خوب سراغ دارید لطفا بهم پیشنهاد بدید که خیلی نیاز مندم. هر فیلمی که از نظر شما عالیه رو معرفی کنید:((( 
به کمکتون نیاز دارم واقعا....
همونطور که قبلا توی روزانه نویسی درمورد روحیاتم و حس و حال هایی که داشتم مینوشتم الان باز در موردش میگم. راستش فکر نکنم کسی به اندازه من با حس مزخرف افسردگی دست و پنجه نرم کرده باشه. ولی درکل میخوام بگم زیاد خودتونو درگیرش نکنید تا خیلی زود از دستش راحت شید. یعنی زیاد به حسی که دارید فکر نکنید. زیاد توجه نکنید تا پروبال بگیره.
خداروشکر که حال روحیم خیلی مساعده و الان حالم واقعا خوبه. با اینکه هنوز هم مشکلات ریز و درشت دیگه ای تو زندگیم دارم. ولی حالم با همین مشکلات هم خوبه. امیدوارم حال دل شما هم خوب باشه.
 
عصرتون بخیر و خوشی ^_^

نظرات  (۱)

باور کنین لازم نیست حتما لای رمان جنایی ماجراجویی ،  عاشقانه قاطی پاتی کنین ...

 

ای خدا...

 

حتما یه چیزی میدونین که این کار و می خواین بکنین...

 

آیا می شود کسی تاحالا عاشق نشده باشه بعد ورداره داستان عاشقانه بنویسه ؟ (شاید بشه :/ )

 

بی خیال چقدر چرت و پرت گفتم...

رمان پنج قدم فاصله عاشقانه خوبی بود...

 

دیگه هم چیزی نمی دونم چون من همیشه ژانر ماجراجویی اکشن می خونم از عاشقانه خوشم نمیاد...

 

 

اسم کتابتون چیه که بریم بگیریمش ؟ :))))))

 

موفق باشید :)))

 

 

 

 

 

پاسخ:
سلام‌ عزیزدلم خوبی؟
حق باتوعه ومن اصلا اینو نمیخوام. ولی وقتی همه میگن واااای جنایی مینویسی همش، یکم عاشقانه قاطیش کن تا جذاب باشه واینا  آدم تو ذوقش میخوره:(
برای همین این تصمیم رو برخلاف میلم گرفتم، ولی خب کاملا حق باتوعه قشنگم
راستش رمان خونی رو قط کردم فعلا و تا زمانی که رمان دومموتموم نکردم نمیتونم هیچ رمانی بخونم ولی خیلی ممنونم از پیشنهادت مهربون
هنوز که چاپ نشده و تازه رفته وزارت ارشاد، ولی اسمش آخرین پیام هست
دورت بگردم عزیردلم همچنین ^_^

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی