ناگفته های یک موفرفری

اینجا مکانی برای زدن حرف های قورت داده ام هست!
مشخصات بلاگ
ناگفته های یک موفرفری
آخرین نظرات
  • ۱۴ اسفند ۰۰، ۲۲:۵۵ - بانوچـه ⠀
    سلام :)

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شب» ثبت شده است

شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۸، ۱۱:۵۸ ب.ظ

وقتی هیچی نیستی!

 

 

نمیدونم چرا بعضی ادمها دوست دارن باور های اطرافیانشون رو به تلی از خاکستر تبدیل کنند. براشون لذت بخشه که قشنگ شکستن اعتمادت رو ببینن.  دوست دارن بشینن و فروریختن رویاهات رو تماشا کنن. اصلا این ها چه دلیلی دارن؟! اینکه خودت رو  یک قهرمان نشون بدی، وقتی هیچی نیستی! نمیدونم شکستن دل یک نفر افتخار داره؟! یا برای اینکار مدال میدن که همه انقدر سخت تلاش میکنن تا همیشه دل بشکونن! دلم خیلی خیلی گرفته س و ناراحتم! انقده دلم میخواد هدفونم رو بزارم. یه اهنگ پلی کنم و تو دل شب بزنم بیرون! اما متاسفانه اینجا ایرانه! ما حتی تو طول روز امنیت نداریم چه برسه به شب! اونم ساعت دوازده!!! 
ولی امروز قشنگ معنی این جمله رو درک کردم ک میگه" اونقد حالم بده که میخوام سر به بیابون بزارم"
ولی متاسفانه برای من امکان نداره که سر به بیابون بزارم:(

پ.ن:اگه جملات بالایی من بی معنی و خیلی لوث هستش رو به بزرگی خودتون ببخشید. بدون هیچ ویرایشی نوشتم. صرفا برای برون ریزی ناراحتی درونم بوده!

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۸ ، ۲۳:۵۸
لیلا هستم
پنجشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۱۴ ق.ظ

دلگرفتگی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

راستش را بخواهى

امروز اتفاق خاصى رخ نداد

فقط حدود عصر

بارانِ کوتاهى بارید

امّا زار زار:/

 

 

                                                                      

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۸ ، ۰۰:۱۴
لیلا هستم