بذر اینکه همیشه آدم کاملی باشم و هیچوقت از چیزی که هستم راضی نباشم و همیشه تلاش کنم که عالی باشم رو مادرم درون من کاشت. حتی با وجود اینکه این بهترین بودن به قیمت به هم خوردن آرامشم باشه، حتی اگه به قیمت به هم خوردن حال روحیم باشه. دلم میخوادبا این طرز تفکر بجنگم، با این نوع نگرشی که آرامشو ازم گرفته اما متاسفانه اونقدر درون من ریشه کرده که من حتی به صورت ناخوداگاه هم برای این طرز تفکر تلاش میکنم. گاهی وقتا مچم رو میگیریم و حالم بد میشه. واقعا نمیدونم با این غول بزرگ کمالگرایی چطوری بجنگم که بتونم شکستش بدم. 

اینکه همیشه بهترین و خفن ترین باشم تا بقیه فقط به به و چه چه کنن، اینکه هر موفقیتی به دست میارم بازم از نظر من کمه، اینکه حتی اگه صد خودمو هم بزارم بازم احساس ناکافی بودن دارم واقعا حس مزخرفیه:) 

به این فک میکنم که چی میشه اگه واقعا بهترین نباشم؟ مردم دوسم نخواهند داشت؟ مردم حتی وقتی بهترین هم باشی باز دوستت ندارن چون فک میکنن ازشون بالاتری.

روی صحبتم با تویی هست که داری اینو میخونی، یا شایدم با من درونیم هست تا بصورت غیر مستقیم حرفم رو بهش بزنم:

هیچ ایرادی نداره که همه چی تموم نباشی

هیچ ایرادی نداره که بهترین نباشی

هیچ ایرادی نداره اگه موفقیت های زیادی کسب نکرده باشی

تو اگه حال درونیت خوب نباشه چه به موفقیت های زیاد برسی و چه نرسی باز هم حالت خوب نمیشه. اینکه برای مردم بخوایی بهترین و خفن ترین ورژن بنظر برسی هیچ تاثیری روی کیفیت زندگیت نداره ولی اون سختی ای که به دوش میکشی اون ناراحتی ها و بغض هایی که قورت میدی چرا:)

قرار نیست همیشه کامل و بهترین باشی..

خودت رو اذیت نکن عزیزم❤️

۱ ۰